"قدس" شهر مقدسی که "عمروبن عاص" در صدر اسلام آن را فتح کرد و "صلاح الدین ایوبی" آن را در سال 1187 از چنگ صلیبی ها رهانید و دیوارهای آی را "سلیمان قانونی" در قرن شانزدهم بنا نمود، جایگاه خاصی در دل مسلمانان دارد. در این شهر مسجد "قبه الصخره" و "مسجدالاقصی" قرار دارد که اولین قبله و سومین حرم شریف جهان اسلام و محل عروج پیامبر(ص) به شمار می آید.
"قدس" از زمان اشغال صهیونیست ها در سال 1967، پایتخت ابدی اسرائیل اعلام شد. تمام نگاه ها به قدس دوخته شده و قلوب مسلمین و مسیحیان متوجه آن است، به همین دلیل یهودیان تلاش می کنند برای خود تاریخی بسازند و تمام تلاش خود را بر یهودی کردن آن متمرکز کرده و ادعا می کنند "دیوار ندبه" از آن ایشان است...
صلیبی ها تحت عنوان فراهم ساختن زمینه بازگشت مسیح و "آزادسازی" بیت المقدس از دست "کفار"(که منظور مسلمانان بودند!) جنگ هایی به راه انداختند و در این راه دست به قتل و کشتار و غارت زدند و چون امکان تسلط بر قدس را یافتند، مسلمانان متحصن در مساجد را از دم تیغ گذراندند. بعد از جنگ و پس از بیرون راندن صلیبی ها از شهر مقدس، تعلق خاطر ایشان به شهر ادامه یافت تا اینکه پس از "جنبش اصلاح مذهبی" اروپا در قرن شانزدهم، جنبش صهیونیسم مسیحی تشکیل شد که بر آموزه های تورات و پیشگویی های عهد قدیم پیرامون "تشکیل مملکت اسرائیل" و ساخت "هیکل سوم" متمرکز نموده بود تا آن زمینه ساز بازگشت دوباره مسیح شود.
یهود که در آن زمان در سراسر جهان پراکنده شده بودند، به هیچ عنوان به فکر "بازگشت" به فلسطین نبودند. اما جنبش یهودی صهیونیسم پای به عرصه وجود گذاشت و به سرعت با رشد افکار و اندیشه های ملی گرایانه در اروپا در اواخر قرن شانزدهم رشد نمود و اغراض و اهداف سیاسی با پیشگویی های کتاب مقدس و اطماع و چشم داشت های استعماری با متون "مقدس" درآمیختند تا "دولت یهود" زاده شود و "ملت قدیم خداوند" به "خانه اسرائیل" باز گردند تا "مملکت خدا" را برپا دارند.
پیرو انجیلی های انگلیسی، برادران آمریکایی پای به عرصه وجود گذاشتند.آن ها در راه دستیابی به اهداف خویش از مشارکت های سیاسی بهره می بردند و رسانه های خبری و اطلاعاتی مخصوص به خویش داشتند تا جامعه آمریکا را دوباره از نو، مطابق دیدگاه بنیادگرایانه انجیلی های طرفدار اسرائیل بسازند. این بنیادگرایان اعتقاد دارند که تخریب مسجدالاقصی و برپایی هیکل به جای آن،عمل به خواست الهی و سرآغاز بازگشت مسیح است که لازمه آن آغاز جنگی هسته ای علیه مللی است که به خداوند ایمان ندارند و به دشمنی با اسرائیل برخاسته اند. آن ها آشکارا تصریح می نمایند، آمریکا باید در تحقق پیشگویی های تورات در سرزمین مقدس نقش داشته باشد.
آن ها می گویند، آمریکا در صورتی که در حق اسرائیل قصور و کوتاهی کند،در قبال خداوند و خواست او عصیان کرده است!!
اما بازگردیم به سراغ انجیلی های مسیحی که اعتقاد دارند، قدس شهری است که مسیح حکومت خویش را بر جهان پس از دومین ظهورش آنجا آغاز خواهد کرد. آن ها ادعا می کنند، اسلام "کوه هیکل" را اشغال کرده و مسجدالاقصی را جای آن برپا داشته است و این مسجد مانعی بر سر راه مؤمنان به مسیح و یهودیت و مناجات ایشان با خدای خود است.
در سال 1980 هنگامی که یهودیان فلسطین الحاق "قدس شرقی" و اتحاد آن با قدس غربی و یکپارچگی و پایتخت ابدی بودن آن را اعلام کردند، تعدادی از کشورها به این تصمیم اسرائیل اعتراض کردند. از جهت دیگر در فلسطین اشغالی سازمان های یهودی و بنیادگرای بسیاری تشکیل شدند که فعالیت های خود را بر شهر قدس و مسجدالاقصی و تمام مساجد کشور متمرکز نموده بودند. از جمله این سازمان ها، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
"جنبش منجی حرم" و "جنبش امناء کوه هیکل" که پیش از سال 1967 تاسیس شدند. "سازمان دفاع از یهود" که اعلام کرد جنگی تمام عیار برای بازگرداندن هیکل و تخریب و نابودی مساجد، از جمله مسجدالاقصی آغاز خواهد کرد.
از جمله سازمان های جنایتکار دیگر یهودی می توان از "گاش امیونیم" یا "جنبش ایمان" نام برد که یکی از مهمترین سازمان های سری بنیادگرایانه است و نقش مهمی در تحریک و تشویق جامعه یهود به سوی افراط و تندروی دارد. این سازمان با تمام تمایلات زمین مقابل صلح مخالفت می کند چون اعتقاد دارد این زمین ها تا به ابد به دلیل عهدی که میان خداوند و ملت برگزیده بسته شده، از آن یهود است. آنچه برای این جنبش "موفقیت" به شمار می آید، این است که توانست بر رهبران سیاسی اسرائیل پیرامون مسئله شهرک سازی و شهرک نشینی اثر بگذارد.
"جدعون آران"، از اساتید دانشگاه های اسرائیل می گوید: "رهبران این جنبش سری اعتقاد دارند، تخریب این دو بنای ناپاک (مسجد الصخره و الاقصی) صدها میلیون مسلمان را به جهاد فرا می خواند.. و این آتش جنگی را برخواهد افروخت که تمام جهانیان در آن شرکت دارند. آن ها اعتقاد دارند در این جنگ، یأجوج و مأجوج نیز حضور خواهند داشت و پیروزی اسرائیل حتمی است و این زمینه ساز ظهور مسیح است".
دو جنبش "ایمان" و "کاهانا" معتقدند که ورود به مسجد جهت بمب گذاری و کشتار مسلمانان نمازگزار در آن را روا و مباح است و این در جامعه ای که جز انحرافات چیز دیگری نمی شناسد، انحراف به شمار نمی آید.
خلاصه کلام این که یهود عملاً برنامه ها و طرح های سری خویش برای تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد یهود به جای آن را ریخته است. حال وظیفه ما چیست؟