زمینههای پیدایش
درپی یورش وحشیانه و گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان در ژوئن 1982 که به محاصره 80 روزه بیروت غربی و سپس خروج چریکهای فلسطینی منجر گردید، تحرک سیاسی رهبر قدیمی ساف به سرکردگی عرفات مورد انتقاد شدید فرماندهان و شخصیتهای فلسطینی قرار گرفت که انشعابهای اساسی در بنیه ساف را باعث گردید.
اهم محورهای اساسی انتقادات مخالفان عرفات
1.موضعگیری مشکوک عرفات در مقابل طرح ریگان، که در آن حقوق مردم، نادیده گرفته شده بود.
2. تغییر هم پیمانهای "ساف " در چهارچوب جهان عرب نسبت به تقویت روابط با مصر و اردن و عراق
3. دیدارهای مکرر گروههای به اصطلاح پیشرو صهیونیسم با عرفات و نزدیکان او.
4. اولویت دادن عرفات به تحرک سیاسی و رها کردن مبارزات مسلحانه.
5. تکروی در تصمیمگیریهای سیاسی و نقض مصوبات شورای ملی فلسطین.
6. حیف و میل اموال صندوق ملی فلسطین.
تلاشهای مقدماتی برای تشکیل جبهه انقاذ
به دنبال امضای توافق عمان توسط عرفات و شاه حسین در فوریه 1985، فتح و شورای انقلابی اعلام وحدت کردند. دو سازمان یاد شده پس از شش روز مذاکره در طرابلس پایتخت لیبی روز 18 فوریه 1985 با هدف قرار دادن مبارزه مسلحانه،وحدت میان دو سازمان خود را اعلام داشتند.
اعلامیه مشترک دو سازمان که از حمایت رهبر لیبی برخوردار بود اهداف عمده وحدت جدید را بشرح زیر مطرح ساخت:
1.تشکیل رهبری مشترک؛
2. تحقق وحدت میان دو سازمان طی چهار ماه؛
3. انقلاب سرهنگ ابوخالدالعهد سخنگوی رسمی.
بیانیه سازمان مذکور برای لغو توافق عمان و تقویت روابط مبارزاتی با سوریه با دیگر کشورهای پیشرو عرب توسط صد و شصت شخصیت فلسطینی مقیم سوریه از جمله دوازده عضو شورای ملی فلسطین امضاء شد.
سال تأسیس و مؤسسان
جبهه نجات ملی فلسطین سال 1985 موجودیتش توسط خالدالفاهوم در شهر دمشق سوریه اعلام شد.
مؤسسان این سازمان عبارتند از:
جبهه خلق برای آزادی فلسطین به دبیر کلی جورج حبش، الصاعقه به دبیر کلی عصام القاضی، جبهه خلق برای آزادی فلسطین (فرماندهی کل) به رهبری احمد جبرئیل، فتح انتفاضه به رهبری سرهنگ ابوموسی، جبهه مبارزات مردمی به دبیرکلی دکتر سمیر غوشه، جبهه آزادیبخش فلسطین به دبیرکلی طلعت یعقوب، شورای انقلابی فتح گروه ابونضال و حزب کمونیست به فرماندهی موقت.
تشکیلات اداری
روابط در جبهه بر اساس دمکراتیک تنظیم شده و تصمیمات بر اساس اتفاق آراء اتخاذ میگردد، و چنانچه اتفاق آراء در مسألهای محقق نشود، طرف معترض میتواند به طور مستقل نظرات خود را اعلام کند. کمیتههای این جبهه عبارتنداز: کمیته روابط خارجی، کمیته نظامی، کمیته تبلیغات، کمیته سازماندهی و فعالیتهای مردمی.
سلسله مراتب اداری جبهه نجات ملی فلسطین چنین بیان شده است:
1.رئیس مجلس ملی فلسطین که ریاست جلسات را بعهده دارد.
2. دبیران کل سازمانهای امضاکننده جبهه.
3.اعضای کمیته اجرایی ساف که برنامه سیاسی جبهه را امضاء کردهاند.
4.یک نماینده از هر سازمان که در کمیته اجرایی ساف عضویت ندارد.
5.جمعی از شخصیتهای مستقل فلسطینی که رهبری جبهه به اتفاق آراء آنان را انتخاب کند.
اهداف و وظایف
خالفالفاهوم، رئیس ملی فلسطین، وظایف جبهه انقاذ را به شرح زیر مطرح کرده است:
1.حمایت از "ساف " و برنامههای ملی آن و مصوبات مجلس قانونی و مقابله با کلیه طرحهایی که اصل تنها نماینده فلسطین بودن "ساف " را مخدوش میکند.
2.لغو توافق عمان (مصوب فوریه 1985)
3.ساقط کردن خط منحرف و بازگرداندن "ساف " به خط ملی و انقلابی.
4.استحکام بخشیدن به روابط استراتژیک انقلاب فلسطین با سوریه و نیروهای پایدار عرب و کشورهای سوسیالیستی به رهبری شوروی
5.مقابله با طرحهای تسلیمطلبانه امریکا و صهیونیسم و تشدید مبارزات مسلحانه علیه اشغالگران و اقدامات فاشیستی آنها.
وظایف و مأموریتهای جبهه انقاذ که رویکرد سیاسی آنرا تشریح میکند:
1.برقراری تماس با تمام گروهها و شخصیتهای ملی مخالف خط عرفات در داخل سرزمینهای اشغالی.
2.مقابله با خط آمریکا و رژیم اردن که هدف آن نابودی قضیه فلسطین است.
3.هماهنگی با جبهه دمکراتیک لبنان و جنبش امل به منظور توسعه عملیات مسلحانه علیه اسرائیل.
4.تقویت روابط با نیروهای ملیگرای مصری به قصد منزوی کردن رژِیم مصر تا لغو پیمان کمپ دیوید.
5.مقابله با دیدارهای فیمابین صهیونیسم و سرکردگان خط منحرف فلسطینی.
6.تقویت روابط با جنبشهای آزادیبخش عرب و سایر جنبشهای جهان.
وظایف رهبری انقاذ
1.اشراف بر اجرای برنامه سیاسی و طرحهایی که توسط رهبری ارائه میشود.
2.اشراف بر کمیتههای ویژه و ارگانهایی که تشکیل میشود.
3.تصویب لوایح و صدور دستور کار و تصمیمگیری.
4.تأمین منابع مالی لازم برای اجرای وظایف فوق.
بررسی وضعیت فعلی
جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری جورج حبش و جبهه مبارزات مردمی به رهبری سمیر غوشه از این سازمان جدا شدند. اولی جبهه انقاذ را قالب موقتی برای مقابله با توافق عمان و با هدف بازگرداندن "ساف " به خط صحیح قلمداد میکرد، در حالیکه فتح انتفاضه به رهبری ابوموسی و احمد جبرئیل آن را جانشین "ساف " میدانستند.
نقد و نتیجه
در حقیقت جبهه انقاذ سازمان ائتلافی از چند گروه مستقل دیگری بود، که هر یک هویت خاص و اهداف و برنامهها و برداشتهای مختص به خودشان را داشتند. اصطکاک منافع، ناهمگونی ساختار حزبی تضاد آراء و روند ناهماهنگ تصمیمگیری، چالشهایی پیش روی جبهه انقاذ گذاشت که در آخر انشعاب را به ارمغان آورد و سستی و ناکامی جبهه را درپی داشت.
وحدت فرمان و قدرت دستوردهی در سلسله مراتب اداری این جبهه وجود نداشت، بنای عملکرد آن در صحنههای سیاسی داخلی و خارجی ضعیف و فاقد اثرگذاری خواهد بود.
دو خلأ عمده افقهای روشن را به روی اینده جبهه بست که عبارتند از: متناسب نبودن ساختار تشکیلاتی و سازمانی آن با منازعه پیچیده فلسطین. و دیگر اینکه، مدیران عالی، میانی و اجرایی آن با دیدگاههای متفاوت و شخصیتهای گوناگون، تواناییهای اداره و رساندن جبهه را به اهدافش ندارند.
منبع اصلی خبرگزاری فارس به نقل از بانک مقالات جهان اسلام